از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

سلام به همه

من خوبم ای میگذرونم...

ولی اینکه بگم عالی ام دروغ گفتم!

خیلی جالبه آدم با شوهرش هیچ مشکلی نداشته باشه اونوقت مادر شوهر عزیزم تمام زندگیه مارو به گند بکشه! شده رییس ما! همه کاره ی ما!

با حمید قرار گذاشته بودیم نزدیک محل کارم ( یعنی نزدیک اتوبوسای محل کارم)!! خونه بگیریم که من راحت باشم... ولی....

جالبه مادرشوهر جون قشقرقی به پا کرده که خدا میدونه که چیییی؟؟

باید عروسم ور دل من باشه!!!

واسه آرایشگاهم رفتم قرارداد بستم خانوم ناراحت شدن که چرا با من هماهنگ نکردی؟!؟

میبینید تو روخدا؟؟؟

اینه زندگیه کوفتیه ما!!!

خسته ام خسسسسسسسته!!!

دلم میخواد از حمید جدا شم!!! به خودشم گفتم!

این واسه ما زندگی نمیشه!!!

برام دعا کنید.......................