از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

حس خوب میاد...

میدونی عشق خودشو کجا نشون میده؟... 

وقتیکه تو اسمس میدی : مرجاااااااااااان!!!! 

و من با ترس! بلهههههههه؟!  

میگی: خیلی دوست داررررررررررررررم! 

من میگم: ولی من تنها حسی که الان دارم اینه که کنارت باشم... 

تو مینویسی: تو میخوای منو تنها ببینی ولی من میگم تو همه جوره نابی... تنها... تو مهمونی...تو بغلم... تو کل دنیااااااااااااا ! 

من میگم: وای حمید من خیلی مدیون توام! چجوری جبران کنم؟؟ 

تو: بخند بخند بخند فقط تو بخند و بی غم باش...فقط تو چشاتو از من دریغ نکن تا من بتونم این نعمت ناب شکر کنم! 

منم جو گیر میشمو میگم: جووووووووووووووجه بیا ازدباج کنییییییییییم!!!!! 

کلا و اساسا آدم بی جنبه ای هستم!! 

و ادامه ی اسمس که دیگه گفتنش اینجا جایز نیس! بدآموزی داره!! 

این ینی عشق بی حدوحصر من ... عشق بی نهایت تو... و اینجاس که دلم میخواد بزنم زیر آواز و بخونم: زندگی بهتر از این نمیشه... زندگیییییییییییییییییییی... روز دیدار اومده عشق من از راه اومده... با توتو همیشه جز تو مگه میشه؟ دیگه هیچکسی عاشق اینجوری نمیشه! مجنونمو مستم به پای تو نشستم ...تا آخر این خط هرجور بگی هستم... هرجور بگی هستتتتتتتتتتتم...   خورشید روبرومه تاریکی تمومه... امروز اومد از راه اونیکه آرزومه آفتاب میدرخشه رو گلهای بنفشه... شوق دیدن تو زندگی میبخشه ... زندگیییییی میبخشه... 

ممنونم... تشویقم نکنید!!!  

پ.ن: ندیدی تو خوابم مثال من عاشق...نباشی می میرم... به این میگن عاشق...

نظرات 2 + ارسال نظر
Sajjad MLBK پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:14 ب.ظ http://www.MLBK.blogsky.com

ازدواج حتما شوخیت گرفته؟! مگه چند وقته هم رو میشناسین؟


مرجان جون دلم واست تنگ شده بود...
آره به دکتره گفتم داشتم... مگه چیه؟! نه ازدواج نکردم!

الهه دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:38 ب.ظ

ای جان!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد