از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

عاااااالی بووووود (:

وای سلام سلامممممممممممممممممممممم 

اصن وقت ندارم! 

فقط اومدم بگم شنبه عاااااالی بود. و قرار بعدی که جوجه و پدرش تشریف میارن روز چهارشمبه ست. 

و دیگه جواب پدر و داداشیم و بهدشم .... لی لی لی لیییییییییییییییییییی ((((((: 

ممنون پرنده خانوم مهربونم که همش حواست بمن هست.

نظرات 4 + ارسال نظر
الهه دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:04 ب.ظ

سلااااااامممم این عالیه فدات شم خیلی برات خوشحالم
بوووسسسسسسسسس
ایشا... خشبخت بشی دوست مهربوونم

زهرای برف و بارون پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:09 ب.ظ

سلام مرجان جونم
دلم برات یه ذره شده بود
میدونم که درک میکنی
اما بازم ببخش که اینقدر بی معرفت بودم
می بینم که اگه خدا بخواد خبرای خوب تو راهه
ایشالا که همه چیز خوب پیش بره
برات بهترینا رو میخوام
تو پست جدیدم نوشتم که چی شد و چی میخواد بشه
دوست دارم خیلی
میبوسمت

سیامک سالکی شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:37 ب.ظ http://tighoabrisham.blogsky.com

سلام مرجان عزیز، خوبی؟
واقعا بابت این تاخیر طولانی عذر میخوام، خیلی خیلی خیلی گرفتار بودم و هستم. در حال مزدوج شدنم و دیگه خودت گرفتاریها و مشغله ها و کمبود وقتاشو میشناسی.
با آدرس جدیدت لینکت کردم، البته با تاخیر. خلاصه ببخشید دیگه.
از همه چی بی خبرم و نمیدونم در چه حالی، اما از یادداشت آخرت معلومه که اوضاع و احوال رو به راهه، خیلی خوشحالم، برات بهترینها رو آرزو میکنم.
مواظب خودت باش.

محسن سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:43 ق.ظ

سلا. رمز و دوباره به من میدی نیاز دارم که اونجا یه نظر بدم برای رفع سوئ تفاهم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد