از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

آیا شما زن خوبی هستید؟؟؟؟

دیروزکه در راه رفتن پیش جوجه خان بودم  مجله ی مرجان خانومو خریدم که اسمش هستش( همشهری جوان) . خیلی دوسمش دارم. بهم انرژی میده!

توی مترو که منتظر آقا طلا بودم صفحه ی اولشو خوندم خیلی نظرمو جلب کرد نوشته های اون آقاهه! حتی دادمش جوجه هم خوندش و کلی باهم اختلاط کردیم در مورد موضوش.

حالا گفتم برا شما هم بنویسم تا شما دوس جونیا هم نظرتونو بگید.

تیترش این بود...( زن خوب داریم تا زن خوب! )

اینم متنشه که یه آقای تقریبا 29 الی 30 ساله نوشتتش. 

·        یادم می آید آن قدیم ها (منظورم 18-19 سال پیش است) هربار که با مادرم بیرون میرفتیم ویا اداره ای کار داشتیم مادرم خودش را به اسم فامیل پدرم معرفی میکرد. توی در و همسایه ها هم همه خانوم ها خودشان را با افتخار به اسم فامیل شوهرشان معرفی میکردند و چه لذت بخش بود دیدن زنهایی که بخشی از مهمترین هویت شناسایی شان را متعلق به همسرانشان می دانستند. آن روزها هرکاری با اجازه مردها انجام میشد. اگر زنی میخواست حتی برای یک ساعت بیرون از خانه برود حتما غذای ظهر یا شبش را آماده میکرد و ما چقدر دوست داشتیم روزی خودمان مرد یک چنین خانه ای باشیم که همه چیزش سر جای خودش است.

·        عموهایم بعد از سالها زندگی در اروپا آمده بودند ایران برای دیدن فک و فامیل. کلی هم خاطره از سالها زندگیشان در آنجا با خود آورده بودند. یکی از مهمترین چیزهایی که هیچوقت از یاد من نخواهد رفت این بود : ( در اروپا دختر و پسر ممکن است دیر ازدواج کنند اما وقتی ازدواج کردند دیگر با تمام وجود خودشان را متعهد و متعلق به یکدیگر میدانند . مثلا دختر برای اینکه نشان دهد چقدر به همسرش وابسته است همان اول کار میرود و اسم فامیلی اش را به نام پسر تغییر میدهد و هویت خودش و همسرش را یکی میکند. بعد از آن دیگر کمتر پیش می آید که دختری پایش به دادگاه باز شود چون خودش را با تمام وجود متعلق به همسرش میداند و هرگز تن به طلاق نمی دهد)

·        مدتهاست که یک چیزی روی اعصابم راه میرود و ان هم مساله استقلال دختران است. نمیدانم این موضوع از کجا توی گوش دختران ایرانی خوانده شده که آنها این چنین پیگیر کسب آن هستند! اصلا نمیخواهم سر خوبی یا بدی استقلال طلبی دختران نظر بدهم فقط میخواهم بگویم من با آن مخالفم. البته مخالفت من مربوط به زمانی که دختر خانه پدرش است نیست. من به استقلال طلبی دختران بعد از ازدواج کار دارم چون اگر قرار است استقلال دختران در این تعریف شود که همه فکر و ذهن و هویت دخترهای ما بعد از ازدواج به کار و پول در آوردن و خیال ماشین خریدن و ردیف کردن حسابهای بانکی صرف شود من ترجیح میدهم یک چنین زن و زندگانی نداشته باشم! یک نگاهی به آمارها و علتهای طلاق بیندازید. الان بیشترین علت دعاوی طلاق از طرف مردان در دادگاههای ایران عدم تمکین زنان از شوهرانشان است. ینی بعضی از زنها خودشان را ملزم به اطاعت از شوهرشان نمیدانند. ینی زنان ما حاضرند به خاطر اینکه روزی مستقل شوند 10-12 ساعت در اداره شان نق و نوق ها و دستورهای رییس اداره را مو به مو تحمل کنند اما تاب شنیدن دوتا حرف حساب شوهرشان را ندارند! اینطوری نگاه نکنید. واقعا احساس میکنم ما با یک بحران عدم تمکین مواجه هستیم. یکی اش همین است که الان هیچ دختری بعد از اینکه ازدواج میکند خودش را به نام فامیلی شوهرش معرفی نمیکند و برای خودش هویت جداگانه ای قائل است!. کاریکه در تمام دنیا میکنند.

·        آمارهای طلاق در کشور نشان میدهد ما وضعیت خوبی نداریم. یکی از مهمترین علتهایش هم همین عدم تمکین است. برای همین دختران ما باید برای این موضوع یک فکری بکنند. یادتان نرود ما مردان ایرانی زنی میخواهیم برای داخل خانه نه زنی که صبح تا شب بیرون کار کند و آخر کار هم با خستگی زنگ خانه را بزند . بعد بی حوصله کیفش را به سمتی پرتاب کند و بعد با یک نیمروی عذاب آور بخواهد شکم خودش و همسرش را سیر کند! و آخر کار هم  وقتی صحبت به کار در خانه برسد بگوید: من برای کلفتی به خانه تو نیامده ام!  

·        سعدی درباره زن خوب میگوید: * زن خوب فرمانبر پارسا / کند مرد درویش را پارسا

خب اینم عین متن مجله بود!

حالا نظرتون چیه؟

نظرات 7 + ارسال نظر
نسیم چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:12 ب.ظ http://share.ciooc.com

سلام
پیشنهاد می کنم از سایت زیر برای اشتراک مطالبتون در سایت های معروف استفاده کنید:
www.share.ciooc.com

فرشته چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:22 ب.ظ http://2nd-chapter.blogsky.com/

من کلی نظر دادم پَرید!

نازنین چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:55 ب.ظ http://janjaali.us

سلام وبلاگ خوب داری. فیلم رقص تو خیابان رو دیدی؟؟
من با فیلم رقص تو خیابون 3 منتظرتم[گل]

نازنین چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:57 ب.ظ http://janjaali.us

سلام وبلاگ خوب داری. فیلم رقص تو خیابان رو دیدی؟؟
من با فیلم رقص تو خیابون 3 منتظرتم[گل]

محسن چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:25 ب.ظ

این لینک اسماعیلی همون نیما اسماعیلی!!!!!!!!!!!!!!!!!

پاییز پنج‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:27 ق.ظ http://dastaneeshghemun.blogfa.com

اگه من مرد بودم هم مطمئنا دنبال ه زنی بودم مثه ضعیفه های قدیم...:-)اما الانهمه چیز تغییر کرده...دخترای الان هم سطح آگاهیشون بالا رفته...اون موقع ها خانوما کمتر به درس غلاقه نشون میدادن اما الان درس خوندن و کار کردن شده تمدن...جهان امروز و نباید با اونوقتها مقایسه کرد...خیلی از مردها هم بخاطر وضع اقتصاد امروز راغبند تا همسرشون هم کار کنه.کم پیدا میشن مردایی که هنوز مثه اونوقتها حکم کنن.زن باید با نام خودش مطرح بشه چون شخصیتی جدا داره...
حرف خیلی از پسرای امروز اینه که کار کن اما نیمه وقت تا به خونه زندگی هم برسی...بعذ از منم خونه نیای:-)))
ما هم میگیم بشین تا بیام:-))))))))))))

یلدا دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:18 ب.ظ http://khaterestoon.blogsky.com

بله خب آقایون بدشون نمیاد که یه زنی داشته باشن هر چی می گن گوش کنه تازه همه چیزو هم براشون فراهم کنه !!! خب حالا این وسط قراره آقایون برای چنینی زنی چیکار کنن ؟!!!!!!!!!!!
من که کاملا مخالفم که زنو توی زرورق بپیچن و راه به راه بهش دستور بدن و اونم اطلاعت کنه و البته با کار کردن بیش از حد زن ها هم کاملا مخالفم ... حد متعادلش خوبه ... زن هم باید توی اجتماع باشه و از خودش نظر و عقیده داشته باشه نه اینکه قربانی راحتی و آسایش خانواده باشه که مردا دست روی دستشون بزارن و بیان خونه دستور بدن !!!
اما من خودم توی زندگیمون خودمو مسئول آسایش و آرامش خونه می دونم ... هم سرکار می رم اما نه یک کار تمام وقت خسته کننده یه کاری که شاداب ترم می کنه و بهم اعتماد به نفش بیشتر می ده ... هم کمک مالی به خانواده می شه و باعث می شه بتونم با همسرم ساعات بیشتری را صرف کنم هم اینکه بعدش که میام خونه به همه ی کارهای دیگه هم می رسم و وقتی همسرم از سر کار بر می گرده همه چیز سر جای خودشه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد