از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

مهمون مخصوص...! (:

سلام 

سلام 

سلام 

امشب مهمون داریم 

خاله خانوما... 

مامبزرگ... 

و.... معرفی میکنم... 

آقای همسرییییییییییییییییییی ((: 

امشب میاد خونمون... 

هورااا 

خوشحالم... 

البته قرار بود امروز بریم بیرون 

بریم کوه 

دشت... 

گردش... 

ولی من دیشب خوابم برد و جوجهی مهربون دلش نیومد منو بیدارم کنه و در نتیجه نتونستیم با هم قرار بذاریم))): 

... 

ناراحلم..)): 

... 

پ.ن: مونا جون اگه ایمیلم برات اومد و عسکمو دیدی یه خبری بهم بده عزیزم.

نظرات 2 + ارسال نظر
بهداد پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:01 ب.ظ http://webgoz.blogsky.com/

وقتی میبینم به این زیبایی با خدا حرف میزنی میدونم که اولین حسودها که چشمشون باز نمیشه ببینند همین ادیان هستند اونا در خواب هم نخواهند دید که یکی از دیندارانشون به این زیبایی و صفا با خدا حرف بزنند برای همین هست که ادیان همیشه بر سر به حق یا ناحق بودنشون با هم جنگ میکنند در صورتی که ما مردم هر لحظه احساس کنیم با خدا وصل میشیم و خیلی دوستانه با خدای خودمون حرف میزنیم
مرجان خانم انتقال بقیه واحدهایت به دانشگاه تهران تبریک میگویم سعی کن از این فرصت استفاده کنی و با استادهای خوب قدیمی برای یادگاری عکس بیندازی و زمانی که با شوهرت در ۱۲۰ سال بعد پیر شدید برای یادآوری خاطراتتون عکس ها را تماشا کنید؟؟؟
خوش باشید

الهه جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:24 ب.ظ

ا مرجان یادم رفت اسم مو بنویسم
خودت بنویس
کیفشو ببر از زندگی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد