از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

بله برون (:

سلام 

سلام  

خوبیییییییییییییید؟؟ 

خبرا رو زودی میدم تا زیاد منتظر نمونید دیگه!  

دیشب فقط مامی و بابی جوجه اومدن خونمون و بنابر دستور آقای پدر جوجه قرار شد که من و جوجه نباشیم! 

ولی خب مامانم گفت که من برم یه پنج دقیقه ای یشینم زشته! خلاصه ما هم رفتیم نیم ساعتی نشستیم! 

وای مادر شوهری کللللی تحویلم گرفت!  

پدر شوهری هم بم گفت مرجان خانوم خوبیییییی؟؟  

وای دوسمشون دارممممممم. 

دیشب مهر بریده شد. شد ۴۰۰ تا. منکه اصن برام مهم نیس. انقدم بدم میاد که نگو! 

خلاصه قرار برای نامزدی هم گذاشته شد. تقریبا شد آخرای مهر. خوچحالمممممممم  

شمبه هم که دیگه حتمی شد بله برون. واااای کللللی مهمون داریم. فک کنم سی چهل تایی بشه! 

منم تا یکساعت دیگه میرم لباسای خوچگل بخرم برای بله برون. 

یکشمبه هم صیغه میکنیم. چه داستانهایی داریم ما سر این صیغه! چقد بده! اصن حوصله ندارم! هی همش نصیحت نصیحت! 

ای بابا.... 

این روزا یه سری احساسات خاصی دارم! نگید چرا! ولی حس میکنم جوجه دور شده! برعکس شده! البته همش هی کلی دلداری میده ها کلی هم خوبم میکنه اما ....نیدونم... 

فقط دلم میخواد این دوران بگذره زودتر... 

ایناییکه الن میخوام بنویسم واسه روز خواستگاریه هفته ی پیشه: 

وای دوس جونا فک کنید اون روز بچم جوجه فک کنم سقل قورت زد! ( کنایه از خیلی ترسیدن!) 

فک کنید وسط مجلس ییییهو داداش جون ما گفت ..... آقا شما اگه میوه تون رو خوردید بریم بالا من با شما یکم حرف دارم!!!! منو میگی؟! سکته زدم!  

یه نیم ساعتی رفتن تو اتاق و البته وقتی اومدن بیرون قیافه هاشون خندان بود خداروشکر! 

داداشم یوخده نصیحت کرده بود بچمو که مفاظب آجیش باچه! 

نمیدونست این آقا خودش گله که!  فداششششششششششش!  

شمبه هم راستی رفتیم آزمایشااااااااا ! وای چرا اینجوری بود دوس جونااااا؟؟؟ منکه سقل قورت زدم!!!!  

میدونید که چی میگم که؟؟؟؟ 

جوابشم همون موقع گرفتیم. همه چی خوب بود خدارو شکر.  

خدا جونم میسی . خییییلی میسی.... 

نمیدونم چی بگم دیگه.... 

ولی فقط خودت بودی که به ما کمک کردی. 

دوسمت دارررررررررمممممممممممم 

فعلا من برم عزیزانم. 

بازم میام... 

بووووووووووووووووووووووووووس

نظرات 2 + ارسال نظر
فنچ پنج‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:29 ب.ظ http://baghe-ma.blogsky.com

مبااااااااااااارکه مرجان جونم:*:*:*:*:*:*:*
خیلی خوشحالم که همه چیز داره خیلی آروم و عالی پیش می ره. عزییییییییییییییزم:*:* چه عروسی بشی تو جگررررررررررر:)

محدثه جمعه 9 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:07 ب.ظ

آخیییییییییییی نازی
مبارکت باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد