از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

از نو زنده شدم...

LOVE swept aside all obstacles

ادامه ی اخبار !

سلام 

من برگشتم از سمنان . 

تا دوساعت دیگه هم جوجه به همراه خانوادش تشریف میارن خونه ما. 

خیلی خسته ام! امروز از صبح تو راه بودم! دیشبم دل درد گرفتمو حالم بشدت بد بود. 

نمیدونم چرا یجوری ام؟!؟!!!!!!  

اصن حس خوبی ندارم!.... 

یه چیزی میخوام بپرسم ازتون دوس جونا... البته فقط مربوط به خانوما میشه که مجبورم یه پست رمز دار بذارم! 

پس همین الان میذارم! (: 

نظرات 2 + ارسال نظر
فنچ پنج‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:55 ق.ظ http://baghe-ma.blogsky.com

مرجااااااااااااااان... بابا چقدر خبر بوده این چند وقت که من تو غار بودم... هوراااااااااااااااااااا دیدی گفتم جوجه خیلی می خوادت؟ خدایی این آقاتون هیچم جوجه نیست. خیلیم مرده. جون فنچی بعد از بله برون دیگه اسم مردونه واسش بذار (نه که حبه خیلی مردونه ست... از اون لحاظ:))))
راستی بیا رمزو بده ببینم مشکلت چی چیه خوشششششششششششششگیل:*:*:*:*

محدثه پنج‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:59 ب.ظ

مران جونم رمز؟؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد